روزي، خيلي پيش از اين، اتفاقاً عكسي را ديدم از ژروم، كوچكترين برادر ناپلئون، كه در 1852 گرفته شده بود. با حيرتي كه هنوز هم قادر به كاستنش نيستم دريافتم: «من چشماني را مينگرم كه امپراتور را نگريسته است.» گاه به اين حيرت اشارتي ميكردم، اما چون به نظر ميآمد نه كسي در آن سهيم است و نه حتي آن را ميفهمد (زندگي سرشار از اين خرده اشارتهاي تنهايي است) از يادش بردم.
متن بالا از مقدمه كتاب اتاق روشن كه درباره عكاسي هست آورده شده و اشارهاي هست به اينكه خواستيد مخاطبتون از جايگاه شما شاهد چيزي باشه كه ميبينيد. و همينطور در حستون شريك باشه.