mp3 player شوکر

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 <      1   2      
 
+ باني 
تبريک ويــژه به حاج خـــانــوم
بيستشون مبارک باشه، ايشاا... چرخش واستــون بچرخه
پشت ســرهم...
البته جهت اطلاع ما هم تو جووني زياد بيست داشتيمااا
يادش بخيــر...
الانم که ديگه انتظارمون رفته بالا خب به بيست راضي نميشيم
بايد پنجاه، شصتي حتما باشه... :))





پاسخ

از صد ديگه؟
+ حس 
احسنت...
چه دخمل درس خوني!
البته زشته آدم معدلش بشه بيست اااا اونم توي يوني!!!
:پييييييييييييييي

هميشه سربلند بر قله هاي موفقيت ببينمت انشالله
:)
پاسخ

اي بابا....کاش اونقدر که فک ميکردم ذوق زدم ميکرد
+ رواني 
خجالت بکش
شوروشو درآوردي
پاسخ

رواني/فلفل سياه/روانشناسه . آيا هر سه يک نفرند؟خجالت نميکشم خب! من خرخوني نکردم.

پاسخ

سپاس
به نام خدا

سلام

قرار شد بيام همين‌جا بگم :))
داشتم مي‌گفتم..
حس مي‌کنم اون دوتاي قبلي «ازدل‌برآمده‌تر» بودند. اين هم بودا، اما اون دو تا رو مي‌شد سطرسطرشون رو زندگي کرد.. اشک ريخت.. نفس کشيد..
اين يکي هم خيلي خوب بود، اصلنم الکي نمي‌گم! :دي منتها نظر من اينه که براي قبلي‌ها اين‌قدري حالت قشنگ بوده که ديگه توقع ِ من خواننده رو خيلي برده بالا! از پسرفت گفتي، اما پسرفت نداشتي! فقط حس مي‌کنم حست توي اون دوتاي قبلي ناب‌تر بوده..
(البته نمي‌دونم، چون گاهي هم حس اين‌قدري قشنگ و بزرگه که توي کلمه نمي‌ياد.. شايدم اين مورد صدق بکنه الآن)

مي‌دوني؟ بر خلاف خيلي‌ها که به ظاهر بيش از اندازه اهميت مي‌دن (به نوشته‌ها بيشتر به ديد محصول مادي نگاه مي‌کنن که مثلاً خوشگل بچينيمش که قشنگ بشه..)، من معتقدم اين حسمون‌ه که نوشته رو زيبا مي‌کنه.. همه‌چيز بستگي به حالِت داره وقتي که مي‌نويسي..
به خاطر همين، توي تفکر من پسرفت در نوشتن اصلاً معني نداره! مگه حس آدم پسرفت مي‌کنه که نوشتن هم پسرفت بکنه؟
پاسخ

آخه حس که همه چيز نيست.من بايد قادر باشم بدون حس هم بتونم خوب بنويسم.بيشتر نظر من رو ساختار متن بود که چطوره. چون من که هميشه نبايد جنس نوشتم اينطوري باشه که حس خواننده رو تحت تاثير قرار بده.هوم؟
+ باني 
دلنشيــن و دلچســب از جنس دلتنگي که خب
خوبم ميتونم اين روزها باهاش ارتباط برقرار کنماا
وقتي هم که ميخوني احساس متن اينقــدي جذاب هست که دوست داري با ذوق بيشتري بقيشــو بخوني که حتي مثل من يه پستو چند بار ميخونيش تا ازش فيض ببري
بعدشم حاج خانوم
کلن خيال تو نوشته هات قشنگ به تصوير کشيده ميشه
اينه که از همه بيشتر دلنشينش ميکنه
حالا هي بگو اين سه سال تاثير نداشته خب
:))
اصلن ميدوني چيه؟
"صدا بوي انار مي داد، مي بوسيـــد بريده بريـده هاي نفســم را"
به همين چسبناکي :)
پاسخ

ازين ورا؟؟ مائيم و خيال يار و اين گوشه ي دل ديگه. خيالم نداشته باشه نوشتم. به چيش دل خوش کنم بذارمش اينجا؟تاثير داشته اما اثرات منفي. بهله!
:(

--------
"از همه داشته‌هات فقط سکوت رو قسمت من ميکني؟ "
...
پاسخ

:(
نظرم اين است که خدا قلبش را در دانه هاي انار به زمين هديه کرده است تا هر دانه آن، قلبي باشد جايگاه خدا و برسد به دست محبوب و معشوقي... انار غمگين درون قلبش، قلب خدا را دارد و بهتر از اين چيست که حتا در گفته هاي عارفان مي خوانيم قلب عاشق و معشوق جايگاه خداست... تلخي عشق نيز مانند تلخي شراب است که مست مي کند تو را و مي برد به آن جاهايي که بايد يا نبايد ببرد... مي گذراند تو را از همه کوه ها و دره ها و کشتزارها و مي رساند کنار محبوبت تا گرم در آغوشش بگيري و ببوسي اش و تلخي شراب را به نشئه هميشگي و مزه شيرين ديدار و بوس و کنار بدل کني... نمي دانم اين نذرت چه قدر گيرا خواهد بود، ولي مي دانم دلت با خداست و خدا با دل تو... پس غمگين مباش...
پاسخ

ميگذراند از همه کوه ها و دره ها و کشتزارها و ... بعد همونجا ولت ميکنه. تو همون دره ها و کوه ها و....تنها....
 <      1   2